دیالوگ های امروز
مشغول کار بودم صدام کردی : ماااماااان چه طوری میتونم بابا رو بوس کنم :( تازه من به اوج دلتنگیت پی بردم عزیزم یه دعوای ساختگی سر بابا جون . من : بابا زندگی منه تو : بابا زندگیییییی منه من : بابا عمر منه تو : نه بابا عمر منههههههه من : بابا عشق منه تو : بابا عشق تو هست ، کوچیک منه ( آحه بابا همیشه بهت میگه کوچیکتم ) رفتیم از یه سوپری خرید کنیم . گفتی : مامان من با بابا همش میام اینجا . خیلی تعجب کردم از اینکه چه طوری از بین این همه سوپری که میریم تو اینقدر خوب یا...
نویسنده :
مامان
0:50